حلمانازی ماحلمانازی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
مامان جونیمامان جونی، تا این لحظه: 33 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
باباجونیباباجونی، تا این لحظه: 40 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

حلما...آتیشه...برقه...بلا...

روزبابایی....

1393/2/25 12:30
نویسنده : مامان جونی
166 بازدید
اشتراک گذاری

سلام... وتبریک باتاخیرخدمت همه باباهای گرامی وبه خصوص بابایی عزیزترازجوون خودم...

ویه تبریک خیلی خیلی خیلی خاص به عمرم نفسم همه زندگیم عشق اولوآخرم مسعودم ...

می خوام واست ازروزپدرسال 93بگم مامان جوونی ..... نزدیک ظهرمنوتورفتیم واسه بابایی هدیه بگیریم...اولش تصمیم داشتم ادکلن بگیرم که به موزن بینی مارک پرومکس تغیرجنسیت داد....چیزی که خیلی برام جالب بوداینه که داشتیم ازجلوی سوپرردمی شدیم که دیدم داری اشاره می کنی به قفسه چیپسوپفک.... منم بردمت جلووتوسریع یک چی پلت سرکه ای روقاپیدی ومنم واست خریدمش وجالبتراینکه تا ته ته تهش خوردیش......خلاصه خریدمونوکردیم واومدیم خونه.....همه جارومثل گل کردیم ویک کیک پرتغالی خیلی خاص که دستورشوازسایت هانی شف عزیز برداشته بودم پختیم.....فقط می تونم بگم عطرش وطعمش بی نظیربودوتاحالا همچین کیک پرتغالی نخورده بودیم....آخه توش به جای آب پرتغال پوره یه پرتغال درشت وباپوست داشت.....خیلی عالی بود.....وتوهم خیلی دوست داشتی طعمشوقندعسل من....یه میزخوشگل جیدیم وبابایی اومدوکلی سورپرایزشددددددد.....شب رفتیم خونه پدرجون جوادوگوشی واسش بردیم......فرداشبشم رفتیم خونه پدرجون محمودووجه نقد دادیم بهشون....هردوشبش خیلی خوش گدشت.....اینم چندتاعکس ازاون شب.....

ازهمین جاازهانی شف عزیزبه خاطردستورپخت این کیک شدیداپرتغالی وبی نظیرتشکرمی کنم...

هدیه باباجون....وقتی موهای بینی تو باهاش می زنی انگارنفست تازه می شه.....خیلی باحاله....

این مجسمه عروس دومادروی کیک عقدمامان وبابا بوده دخترخوشگلم.....

شماوپدرجون جواد.....توی ماشینت که یه مدته خونه اوناست نشستی وداری سعی می کنی کفشاتوبپوشی

حلماخانووممم درحال خوردن شکلاتتتتت.......فدات نگاه پرشروشورت مادررررر......

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)