حلمانازی ماحلمانازی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
مامان جونیمامان جونی، تا این لحظه: 33 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره
باباجونیباباجونی، تا این لحظه: 40 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

حلما...آتیشه...برقه...بلا...

شد...اونیکه بایدمی شد...

1393/2/16 18:25
نویسنده : مامان جونی
147 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل مامان.... من هنوزتوی شوکم.... همین سه شنبه  هفته پیش بود.... داشت بارون می اومد..... گفتم خدایا می

شه یعنی می شه حالاکه موعداجارمون سراومده توی همین هفته یه خونه بهمون بدی که دیگه مجبورنشیم هرسال اسباب کشی کنیم....... بعدش باخودم گفتم چقدرمن آرزوهای بیخودی دارم.....آخه کوپولش.... کی توی یه هفته خونه خریده...

.اونم بدون پول...... اما شب بعدش دیدم هرچی خواست اون بالایی باشه صددرصدمیشه.... شب بعدش که بابایی ازکشی

ک حرم میومد گفت بایدازفردابریم دنبال خونه بابام گفته هرچی می تونی خودت جورکن بقیشو من می دم.... با

ورم نشد...اما.... ازپنجشنبه گشتیم دنبال خونه.... شنبه اونی که می خواستیم پیداکردیم..... ودوشنبه هم قولنامه..... قراره هفته دیگه سندبزنیم به نام 20خرداد انشاالله بریم خونه خودمون...... من هنوزم فکرمی کنم خوابم..... باورم نمی شه.......مطمئنم توباقلب پاکت واسمون دعاکردی مامانی..... قربونت بشم من...... خدایا شکرت.... هرچی واسمون می خوای خوبشوبخواه....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان راضیه
20 اردیبهشت 93 14:02
سلام عزیزم خییییلی خوشحال شدم که به وبم اومدی و از اون خوشحال ترم که صاحب خونه شدین ان شاءالله که همیشه شاد باشینو گل خنده مهمون لباتون باشه راسی از طرف من حلما جونو ببوس و ازش بخواه که واسه منم پیش خدا دعا کنه عزیزم لینکت کردم
مامان جونی
پاسخ
سلام مامانی آیندهممنونم عزیزم خوشحالم که دوست خوبی مثل شما پیداکردم