حلمانازی ماحلمانازی ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
مامان جونیمامان جونی، تا این لحظه: 33 سال و 30 روز سن داره
باباجونیباباجونی، تا این لحظه: 40 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

حلما...آتیشه...برقه...بلا...

چشمم روشن.... حرفای جدید....

1393/9/12 11:25
نویسنده : مامان جونی
207 بازدید
اشتراک گذاری

قراربودهفته بعد پست جدیدبذارم... اماباورکن نمی شه...آخه کل وقتم می ره واسه تو گل دختر...شباهم که مثل دورازجونم جسدمیوفتم وخوابم می بره.... حتی توخوابم می بینم که دارم کارای تورومی کنم مامانی....البته وظیفمه وهیچ گله ای هم ندارما....محبت 

ازهرچه بگذریم سخن حلماخوشتراست.... دختربابا تازگیا یادگرفته وقتی ناراحت می شه اخماشومی کنه توهم لباشو جمع می کنه وبایه حالت خوشگلی می گه: ای بابا....درسخوان نمی دونم ازکی یاازکجایادگرفته ولی الان اای باباشده تکیه کلام هممونزیباخندونک حالا اینو می شه  تحمل کرد ولی  (نگام) (nogam) (همون نمی خوام ولی به زبون حلما) وقتی می گه روکجای دلم بذارمممم .....آخه بچه تواین سن نوگام گفتنش چیه؟؟؟؟؟؟ تعجب هرکاری روازش می خوایم انجام بده میگه نوگام...به همین راحتی....قهر هرروزم که یه کلمه جدیدمیگه وماکلی شاخامون درمیاد.... تمام هفته پیشومی گفت داداش ...عینک...بازاین هفته همش میگه اتون...(aton) همون نکن خودمون ...توی دایره ا لمعارفش می نوسم واسش که یادگاربمونه.... راستی فرداسالگردازدواجمونه... جشنکلی برنامه دارم ....

پسندها (2)

نظرات (0)